چمباتمه زده بودم روی تخت و بیوتن(کتاب آخر رضا امیرخانی) می خواندم .صدای ضعیفی از گوشیم بلند شد ، گوشی را از زیر متکا بیرون کشیدم .دوستی اس ام اس زده بود که چه نشستی که امیرخانی فردا در دانشگاه سخنرانی دارد! یک هفته ای بودکه بی وتن را شروع کرده بودم و آرام و مزمزه کنان می خواندم و هنوز 100 صفحه ای تا آخر کتاب باقی بود سرعت خواندنم را زیاد کردم تا فردا کتاب را تمام کرده باشم و سوالاتم را رد مورد کتاب از نویسنده ی کتاب بپرسم.

2 ساعت مانده به ساعت سخنرانی بلاخره کتاب تمام شد . بگذریم که در جلسه ی سخنرانی یک کلمه هم از بیوتن حرفی زده نشد چون هیچ کس کتاب را کامل نخوانده بود!!!

امیرخانی از نویسنده هایی ست که خودش جدای از اثر هنری اش شخصیت جذابی دارد ، کسی است  که 13،14 سالگی اش را در جنگ و جبهه  گذرانده 16 سالگی هواپیمای تک موتره ساخته، مدرک مهندسی اش را  از  دانشگاه شریف را گرفته و در آخر از نویسندگی سر در آورده ، بشاگرد تا لبنان و ایالات متحده را گشته و زندگی کرده ، نوشتن هر کتاش 5-6 سال طول می کشد  اعجوبه ای ست این مرد دیدنی و شنیدنی!

بعد از سخنرانی رفتم جلو و از سایت ارمیا پرسیدم که سالها ست قرار است بهزودی!!! افتتاح شود و گویا تا ظهور آقا امام زمان خبری از این "به زودی" نیست، که امیدواری داد تا یکی دو هفته ی دیگر سایت راه اندازی شود.

و توی کتاب بی وتنم که دستش دادم نوشت:" زیر سایه ی امیرالمومنین مستدام باشید ." ، اما مستدام را طوری نوشته که به مبتلا * بیشتر شبیه است !!! حکما حکمتی دارد!!!

 

* در کتاب این حدیث تکرار می شود که البلاءللولا...بلا از محبت است.

ادامه دارد...